حزب دعوت اسلامی افغانستان
کتاب شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان
به نوشته آقای اعتمادی حزب دعوت اسلامی افغانستان در سال ۱۳۵۸ به رهبری شیخ حسین قرهباغی مشهور به شیخزاده قرهباغی، رمضان علی محقق افشار، نور احمد تقدسی و… بنیانگذاری شده است.
حزب دعوت اسلامی افغانستان نشریهای داشته بنام «پیام دعوت» که نگارنده چند شماره آن را دیده است. در شماره سوم اول اسد سال ۱۳۶۲ آن آمده است:
از مبانی فکری حزب دعوت اسلامی
نام و شیوه سازماندهی:
«دعوت اسلامی» نام طبیعی فعالیتها و عملیات و نماد شرعی وظیفه ما در دعوت مردمان به اسلام است. در این زمینه بیآنکه با مانع شرعی روبرو شویم میتوانیم بر خود نام حزب و نهضت و تشکیلات و سازمان بگذاریم چرا که ما حزبالله هستیم، انصار و یاران اسلام در پهنه اجتماع بهصورت نهضت و دعوت و در بستر فعالیت و کار به شیوه سازمان و تشکیلات عمل میکنیم در همه حال عملمان دعوت و خودمان «دعوتگر» هستیم.
شیوه سازماندهی و تشکیلاتی مورد قبول ما، تحول و تکاملی در روشهای رایج و در میان فعالیتهای تشکیلاتی، باتوجهبه مقتضیات دعوت به اسلام بهحساب میآید، علت این گزینش نخست مشروعیت و دوم مفیدبودن آن است.
مشروع بودن این روش بدین جهت است که شیوه دعوت به اسلام شیوهای است که در پرتو آن پیام اسلام را به بیشترین گروه مردم رسانده، آنان را با خوی و خصلت اسلامی در مفاهیم عمیق آن آشنا ساخته تا به سائقه این تربیت در جهت انجام وظایف الهی بپا خیزند و چون شریعت اسلامی در تبلیغ و تحول پیروی از روش را فرض ندانسته، لذا از دیدگاه شرع میتوان هر راه و روش سودمندی را بهمنظور نشر و تبلیغ احکام و مفاهیم اسلام و دگرگونی اجتماع در سایه آن، مفاهیم، اتخاذ و مورد عمل قرارداد. مشروط به آنکه خطمشی موردنظر، مستلزم انجام فعل حرام نگردد.
در صحت و مشروعیت شیوه تشکیلاتی بهمنظور تبلیغ و تحکیم اسلام، نمیتوان تردید نمود یا احتمال حرمت و نهی شرعی داد.
امتی که دعوت به خیر، امربهمعروف و نهیازمنکر را مدنظر دارد چرا نتواند در سازمان و نهادی تشکل یابد، هویت و ساختار هماهنگ و یکپارچه به خود گیرد و فعالیت ثمربخش با شیوه بازدهی بیشتر را مورداستفاده قرار دهد.
مسلماً درصورتیکه پیامبر (ص) در زمان ما میزیست، به اقتضای حکمت خویش راه و روش مناسب دوران معاصر را بکار میگرفت و بهراستی که روش دعوت آن رهبر با شیوه «سازماندهی و تشکیلات» بیگانه نبوده است. حقیقتاً همسو کردن تلاشهایی که در راستای اسلام صورت میگیرد، یکپارچه و هماهنگکردن آنها، و برگزیدن شیوهای بارورتر و ثمربخشتر در جهت ایجاد فضای تشکیلاتی نهتنها در عصر ما مجاز و مشروع است؛ بلکه چون تحول ایجاد ارگانهای اجتماعی و بسیج آن برایخدا و نیز ستیز و مقابله با کفر سازمانیافته بر آن متوقف است جنبه لزوم و وجوب به خود میگیرد؛ اما مفیدبودن و بازدهی تشکیلات اسلامی ازاینجهت است که تجربیات جهانشمول دوره معاصر این موضوع را روشن میکند که «تشکیلات سازماندهی» راه موفقیتآمیز تحولات و توجیه و گرایش آن به خیر و خوبی یا شر و فساد و آلودگی است البته در نهاد فعالیت تشکیلات اسلامی یا غیراسلامی تفاوت بزرگی است که ریشه در اختلاف طبیعت و جوهر ایدئولوژی اسلامی با سایر مکتبها دارد، فضای معنوی «تشکیلات اسلامی» نیز با فضای حاکم در دیگر روشهای تشکیلاتی مغایرت اساسی دارد. تلاشگران در تشکیلات اسلامی در راستای رسالت «الله» گام بر میدارند نه رسالت انسان…
اما جنبه الزامی تشکیلات مشروعیت خود را از موارد ذیل مایه میگیرد.
یکم:
از عهد و پیمان شرعی یا سوگندی که عضو سازمان برای تعهد به نظم و انضباط بر وفق اقتضای «دعوت» ادا نموده و از نظر فقهی فرد را ملزم به پیروی از دستورات میکند مگر آنکه دعوتگر با قاطعیت و جزم پس از تشخیص موضوع قائل به حرمت اجرای امر شود.
دوم:
ازآنجاکه تحقق آرمانها و اهداف مقدس اسلامی در پهنه حیات اجتماعی وابسته به فعالیت دستهجمعی و سازمانیافته بر حسب برنامهریزی حکیمانه است و نیز ازآنجاکه بازدهی هرگونه کار تشکیلاتی بستگی به ایجاد انضباط تشکیلاتی دارد، بهویژه پس از درک عملکرد نیروهای کفرپیشه که در دوران معاصر سلاح سازماندهی و تشکیلات را در مصاف ستیز و خصومت با دین خدا و دعوتگران بهسوی او بکار میگیرند.
سوم:
اعمال صلاحیتهای ولایتفقیه در مورد وجوب اطاعت از سازمان در حدیث آمده است:
سه مورد است که قلب مسلمان نسبت به آنها بیشائبه است:
خلوص برایخدا و پند و اندرز به مسلمین و تعهد و پیروی از گروه مسلمانان…
با اینکه در اخیر مطلب کلمه ادامه دارد آمده؛ ولی نگارنده بقیه مطالب را در شمارههای بعدی پیام دعوت نیافته است و جالب اینکه با خط درشت در زیر مطلب نوشتهاند:
توضیح:
این نمونهای از مقالات بنیادی اسلامی که در نشریات درونسازمانی حزب دعوت اسلامی توسط شهید آیتالله صدر یا تحتنظر ایشان تدوین گشته است.
امیدواریم که از مطالعه سطور بالا هدف حزب دعوت را درک کرده باشیم.
منبع:
- دولتآبادی، بصیر احمد. (۱۳۷۱ خورشیدی). شناسنامهٔ احزاب و جریانات سیاسی افغانستان (صفحات ۲۱۷ تا ۲۱۹). قم: فرانشر.