پرش به محتوا

کاربر:محمد/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌هزاره
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== زندگی‌نامه ==


مجاهد نستوه و همیشه در سنگر حجت الاسلام الحاج سید عبدالحمید سجادی، فرزند سید محمدحسین یکی از علماء معروف در سال (۱۳۳۵) در قریه جوقل از توابع ولسوالی لعل و سرجنگل در یک خانواده مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. بعد از سپری نمودن ایام طفولیت دروس مقدماتی را در زادگاه خود نزد پدر و یکی از علمای معروف منطقه بنام شيخ قاسم على واعظ فراگرفت. در سال (١٣٤٨) جهت ادامه تحصیلات علوم دینی عازم نجف اشرف گردید. درین زمان با وجود آنکه با جدیت مشغول فراگیری و تحصیل بوده: از مسایل و قضایای اجتماعی و سیاسی میهنش افغانستان که در آن زمان سایه استبداد سیاه و شوم ستم شاهی ظاهر بر وجب وجب خاک کشور پهن گردیده بود، غافل نبود و با جمعی از یاران و همفکرانش اقدام به تشکیل هستهٔ یک گروه سیاسی مبارز نمود.
=== بشارت ===
<blockquote>این متن در نشریه بشارت جلد سوم، سال اول که در تاریخ ۲۵ حوت ۱۳۶۹ منتشر شده، آمده است.</blockquote>مجاهد نستوه و همیشه در سنگر حجت‌الاسلام حاج سید عبدالحمید سجادی، فرزند سید محمدحسین یکی از علمای معروف در سال ۱۳۳۵ در قریه جوقل از توابع ولسوالی لعل و سرجنگل در یک خانواده مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. بعد از سپری نمودن ایام طفولیت دروس مقدماتی را در زادگاه خود نزد پدر و یکی از علمای معروف منطقه بنام شیخ قاسم علی واعظ فراگرفت. در سال ۱۳۴۸ جهت ادامه تحصیلات علوم دینی عازم نجف اشرف گردید. در این زمان باوجودآنکه با جدیت مشغول فراگیری و تحصیل بوده: از مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی میهنش افغانستان که در آن زمان سایه استبداد سیاه و شوم ستم‌شاهی ظاهر بر وجب وجب خاک کشور پهن گردیده بود، غافل نبود و با جمعی از یاران و هم‌فکرانش اقدام به تشکیل هستهٔ یک گروه سیاسی مبارز نمود.


او در سال (۱۳۵۲) به افغانستان برگشت و مدت دو سال در زادگاه خود به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت. و در طول این مدت از نزديک شاهد محرومیت ها و مظلومیت
او در سال (۱۳۵۲) به افغانستان برگشت و مدت دو سال در زادگاه خود به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت و در طول این مدت از نزدیک شاهد محرومیت ها و مظلومیت‌های مردمش بوده و پس از آن با کوه از درد و رنج جهت تکمیل تحصیلش به حوزه علمیه مشهد در ایران رفته و در آنجا دروس را تا سطوح عالیه به اتمام رسانید.


های مردمش بوده و پس از آن با کوه از درد و رنج جهت تکمیل تحصیلش به حوزه علمیه مشهد در ایران رفته و در آنجا دروس را تا سطوح عالیه به اتمام رسانید.
روحانی مجاهد حاج سید عبدالحمید سجادی هنگام کودتای کمونیستی - روسی هفتم ثور (۱۳۵۷) در ایران بود و ضمن درک عواقب شوم فاجعه کودتای کمونیستی ثور، او و یارانش اقدامات و فعالیتهایشان را جهت گسترش مبارزات اسلامی و ایجاد هماهنگی و وحدت بین نیروهای رزمنده و مسلمان افزایش دادند که منجر به تشکیل [[سازمان نصر افغانستان]] گردید. در اوایل سال (۱۳۶۰) در جهت تشدید مبارزات سیاسی، نظامی و فرهنگی با جمعی از یاران و برادران از جمله آقای صابری راهی سرزمین خون و قیام افغانستان گردیدند.


روحانی مجاهد الحاج سيد عبد الحميد سجادی هنگام کودتای کمونیستی - روسی هفتم ثور (۱۳۵۷) در ایران بود و ضمن درک عواقب شوم فاجعه کودتای کمونستي ثور او و یارانش اقدامات و فعالیتهای شان را جهت گسترش مبارزات اسلامی و ایجاد هماهنگی و وحدت بین نیروهای رزمنده و مسلمان افزایش دادند، که منجر به تشکیل سازمان نصر افغانستان گردید. در اوایل سال (۱۳۹۰) در . جهت تشدید مبارزات سیاسی، نظامی و فرهنگی با جمعی از یاران و برادران از جمله آقای صابری راهی سرزمین
در اواسط (۱۳۶۱) مجدداً به ایران برگشت. در مدت اقامت در ایران علاوه بر مسئولیت در دفتر نمایندگی سازمان نصر در استان خراسان، یکی از مشاورین شورای مرکزی سازمان نصر افغانستان نیز بود. در اوایل (۱۳۶۶) علاوه بر وظایف جهادی دیگر به‌عنوان عضو هیئت بازگشایی مدارس دینی در مناطق مرکزی، به داخل افغانستان رفت. در این سفر به هنگام مراجعت به زادگاه خود ولسوالی لعل و سرجنگل توسط افرادی مورد سوءقصد قرار می‌گیرد که سه مرمی در ناحیه پا و شکم اصابت کرد، ولی به لطف خداوند از این حادثه جان به‌سلامت برد مسببان حادثه توسط نیروهای امنیتی دستگیر و زندانی می‌شود. هیئت قضائی ضارب را بعد از بررسی و تحقیق محکوم‌به‌اعدام می‌نماید؛ ولی برادر سجادی که روحش سرشار از دستورات اخلاق اسلامی است در روز عید غدیر خم متهم را عفو و آزاد می‌نماید.


خون وقيام افغانستان گردیدند.
در زمستان (۱۳۶۶) برای جلوگیری از یک سلسله نارسائی‌ها و اختلافات داخلی و ایجاد هماهنگی بین نیروهای جهادی از طرف شورای مرکزی سازمان نصر افغانستان مأموریت یافت که در داخل هیئتی عازم افغانستان گردد که برادر مجاهد آقای الهامی نیز در جمله این هیئت بودند. در بهار سال (۱۳۶۷) اسوه تقوا و شهامت برادر مجاهد آقای سجادی و جمعی از یاران وی جهت انسجام و هماهنگی و رفع کدورت‌های موجود بین نیروهای جهادی داخل کشور و تشدید جهاد و مبارزه علیه رژیم ملحد کابل طرح کنگره‌های سراسری مجاهدین مناطق مرکزی افغانستان را ارائه نمودند که در نتیجه تلاش‌ها و زحمات پیگیر و متداوم او کنگره‌های سراسری وحدت، باشکوه و عظمت خاص در پنجاب، لعل و میدان به وجود آمد.


در اواسط (۱۳۹۱) مجدداً به ایران برگشت. در مدت اقامت در ایران علاوه بر مسئولیت در دفتر نمایندگی سازمان نصر در استان خراسان، یکی از مشاورین شورای مرکزی سازمان نصر افغانستان نیز بود. در اوایل (١٣٦٦ ) علاوه بر وظایف جهادی دیگر به عنوان عضو هیات بازگشایی مدارس دینی در مناطق مرکزی به داخل افغانستان رفت. در این سفر به هنگام مراجعت به زادگاه خود ولسوالی لعل و سرجنگل توسط افرادی مورد سوء قصد قرار می گیرد که سه مرمی در ناحیه پا و شکم اصابت کرد، ولی به لطف خداونداز این حادثه جان به سلامت برد مسببین حادثه توسط نیرهای امنیتی دستگیر و زندانی میشود . هیات قضائی ضارب را بعد از بررسي و تحقيق محكوم به اعدام مینماید ولی برادر سجادی که روحش سرشار از دستورات اخلاق اسلامی می باشد در روز عید غدیر خم متهم را
مجاهد خستگی‌ناپذیر حجت‌الاسلام سید سجادی که دیگر لزوم به تعدد گروه‌ها نمی‌دید با اشتیاق تمام میثاق وحدت را که نخستین پیمان در جهت تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان بود، امضا نمودند و خود یکی از پیشتازان و مؤسسین حزب وحدت اسلامی افغانستان بود.


عفود آزاد می نماید.
چهره سرشار از معنویت او و مبارزات خالصانه و صادقانه او در جهت وحدت او را بیشتر محبوب‌القلوب مردم و سنگر داران رزم گردانید و پس از تشکیل شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان در ولایت باستانی بامیان او عضویت شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان و مسئولیت شورای ولایتی غور را حاصل نمود. آقای سجادی در کنگره‌ها، محافل مراسم و مجالس همواره سخن از وحدت می‌گفت و او پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان و استقرار حکومت اسلامی را در سایه وحدت و تفاهم امکان‌پذیر می‌دانست.


در زمستان (١٣٦٦) برای جلوگیری از یك سلسله نارسائی ها و اختلافات داخلی و ایجاد هماهنگی بین نیروهای جهادی از طرف شورای مرکزی سازمان نصر افغانستان مأموریت یافت که در داخل هیانی عازم افغانستان گردد که برادر الهامی نیز در جمله این . هیئت بودند. در بهار سال (۱۳۶۷) استوه تقو او شهامت برادر مجاهد آقای سجادی و جمعی از یاران وی جهت انسجام و
از جمله اقدامات ارزنده برادر سجادی در ولسوالی لعل و سرجنگل تأسیس (۲۵) باب مکتب صنفی پسرانه، (۱۳) باب مدرسه دینی (۴) کلینیک و دو کتابخانه یک باب مکتب صنفی نسوان ترمیم و احداث مساجد و تکایا، ترمیم و احداث سرک‌ها و پل‌ها از جمله احداث سرک جدید لعل، سنگ تخت، تشویق دهاقین به نهال‌کاری، طرق و شیوه‌های تازه، زراعتی و غیره بود.


مجاهد آقای
برادر مبارز آقای سجادی در سفر اخیرش بر اساس مأموریت که از جانب شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان به عهده داشت. تلاش‌های خستگی‌ناپذیری جهت رفع اختلافات، استحکام و گسترش وحدت سراسری مجاهدین مناطق مرکزی و مخالفت با اختلاف و چنددستگی، جوسازی، شایعه‌پراکنی، تحت هر نام و عنوان را آغاز نموده و تلاش می‌نمود تا زمینه تفاهم و هماهنگی هر چه بیشتر میان نیروهای جهادی به وجود آید.


از جمله این اقدامات ملاقات و مذاکره او با آقای محسنی رهبر حرکت اسلامی افغانستان، تسلیمی نامه و پیام شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان به ایشان و دریافت جواب نامه مذکور عنوانی شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان را می‌توان نام برد.


هماهنگی ورفع کدورتهای موجود بین


نیروهای جهادی داخل کشور و تشدید جهاد و مبارزه علیه رژیم ملحد کابل طرح کنگرههای سرتاسری مجاهدین مناطق مرکزی افغانستان را ارائه نمودند که در نتیجه تلاشها وز حمات پیگیر و متداوم او کنگرههای سرتاسري وحدت با شکوه و عظمت خاص در پنجات لعل و میدان بوجود آمد.
برادر سجادی بعد از آن همه تلاش و ایثار و کار و پیکار در جبهات داخل که ما فقط شمهٔ از آن را برشمردیم به خارج از کشور آمد تا ضمن انجام وظایف جهادی خویش، بعد از سپری‌شدن چهار سال با خانواده و اقاربش که در جمهوری اسلامی ایران در حال هجرت به سر می‌بردند. تجدید دیدار نماید. درحالی‌که هم او و هم‌چشمان در انتظار مادر و خانواده‌اش برای این دیدار لحظه‌شماری می‌کردند، باکمال تأسف روز یکشنبه (۵) حوت سال جاری به عمر (۳۵) سالگی در اثر حادثه ترافیکی که در مسیر اسلام‌آباد - لاهور رخ داد، به لقاءالله پیوست، و همه را به غم و اندوه نشاند بخصوص خانواده و مادر داغ‌دیدهٔ خود را.


مجاهد خستگی ناپذیر حجت الاسلام سید سجادی که دیگر لزوم به تعدد گروهها نمی دید با اشتیاق تمام میثاق وحدت را که نخستین پیمان در جهت تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان بود، امضا نمودند و خود یکی از پیشتازان و مؤسسین حزب وحدت اسلامی افغانستان بود.
ما عروج ملکوتی برادر مجاهد سید عبدالحمید سجادی را به پیشگاه حضرت ولیعصر (عج) و ملت مسلمان افغانستان، هم‌سنگران و فامیل داغدیده‌اش تسلیت عرض می‌نماییم.
 
چهره سرشار از معنویت او و مبارزات خالصانه و صادقانه او در جهت وحدت او را بیشتر محبوب القلوب مردم و سنگرداران رزم گردانید و پس از تشکیل شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان در ولایت باستانی بامیان او عضویت شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان و مسؤلیت شورای ولایتی غور را حاصل نمود. آقای سجادی در کنگره ها، محافل مراسم و مجالس همواره سخن از وحدت می گفت و او پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان و استقرار حکومت اسلامی را در سایه وحدت و تفاهم امکان پذیر میدانست.
 
از جمله اقدامات ارزنده برادر سجادی در ولسوالي لعل و سرجنگل تاسیس (٢٥) باب مكتب صنفی پسرانه ، (۱۳) باب مدرسه ديني (٤) كلينك و دو کتابخانه يك باب مکتب صنفی نسوان ترمیم و احداث مساجد و تکایا، ترمیم واحداث سرکها و پلها از جمله احداث سرك جدید لعل، سنگ تخت، تشویق دهاقین به نهال شانی، طرق و شیوه های تازه، زراعتی وغیره می باشد.
 
برادر مبارز آقای سجادی در سفر اخیرش بر اساس ماموریت که از جانب شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان بعهده داشت. تلاشهای خستگی ناپذیری جهت رفع اختلافات، استحکام و گسترش وحدت سرتاسری مجاهدین مناطق مرکزی و مخالفت با اختلاف و چند دستگی، جوسازی، شایعه پراگنی، تحت هر نام و عنوان را آغاز نموده و تلاش مینمود تا زمینه تفاهم و هماهنگی هر چه بیشتر میان نیروهای جهادی بوجود آید.
 
از جمله این اقدامات ملاقات و مذاکره او با آقای محسنی رهبر حرکت اسلامی افغانستان، تسلیمی نامه و پیام شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان به ایشان و دریافت جواب نامه مذکور عنوانی شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان را می توان نام برد.
 
 
برادر سجادی بعد از آن همه تلاش و ایثار و کار و پیکار در جبهات داخل که ما فقط نمونه‌هائی از آن را در شماره‌های از کشور آمد شیرین‌کام و جهادگر، خوشی بعد از تیریگی هشت سال با خانواده، و دانستنی که در جمهوری اسلامی ایران در حال حیات بسر می‌برد. خوشی دیدار یابد، در حالیکه آنها دائم چشم در انتظار او در خانواده‌اش برای آن دیدار لحظه‌شماری می‌کردند، با کمال تأسف روز یکشنبه (۵) حوت سال جاری به عمر (۲۵) سالگی در اثر حادثه ترافیکی توانائی که در مسیر اسلام‌آباد – لاهور رخ داد، به لقاءالله پیوست؛ و ما به غم و اندوه شدید بخصوص خانواده داغدار وی، خود را با عرض همدردی شریک می‌دانیم. عبدالحسین سجادی را به جامعه مسلمان و رهبری معظم انقلاب اسلامی افغانستان، بستگان و فامیل مصیبت‌دیده این تسلیت عرض می‌نماییم.
 
== زندگی‌نامه ==


== درگذشت ==
== درگذشت ==


== واکنش‌ها ==
== واکنش‌ها ==

نسخهٔ ‏۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۳:۳۵

زندگی‌نامه

بشارت

این متن در نشریه بشارت جلد سوم، سال اول که در تاریخ ۲۵ حوت ۱۳۶۹ منتشر شده، آمده است.

مجاهد نستوه و همیشه در سنگر حجت‌الاسلام حاج سید عبدالحمید سجادی، فرزند سید محمدحسین یکی از علمای معروف در سال ۱۳۳۵ در قریه جوقل از توابع ولسوالی لعل و سرجنگل در یک خانواده مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. بعد از سپری نمودن ایام طفولیت دروس مقدماتی را در زادگاه خود نزد پدر و یکی از علمای معروف منطقه بنام شیخ قاسم علی واعظ فراگرفت. در سال ۱۳۴۸ جهت ادامه تحصیلات علوم دینی عازم نجف اشرف گردید. در این زمان باوجودآنکه با جدیت مشغول فراگیری و تحصیل بوده: از مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی میهنش افغانستان که در آن زمان سایه استبداد سیاه و شوم ستم‌شاهی ظاهر بر وجب وجب خاک کشور پهن گردیده بود، غافل نبود و با جمعی از یاران و هم‌فکرانش اقدام به تشکیل هستهٔ یک گروه سیاسی مبارز نمود.

او در سال (۱۳۵۲) به افغانستان برگشت و مدت دو سال در زادگاه خود به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت و در طول این مدت از نزدیک شاهد محرومیت ها و مظلومیت‌های مردمش بوده و پس از آن با کوه از درد و رنج جهت تکمیل تحصیلش به حوزه علمیه مشهد در ایران رفته و در آنجا دروس را تا سطوح عالیه به اتمام رسانید.

روحانی مجاهد حاج سید عبدالحمید سجادی هنگام کودتای کمونیستی - روسی هفتم ثور (۱۳۵۷) در ایران بود و ضمن درک عواقب شوم فاجعه کودتای کمونیستی ثور، او و یارانش اقدامات و فعالیتهایشان را جهت گسترش مبارزات اسلامی و ایجاد هماهنگی و وحدت بین نیروهای رزمنده و مسلمان افزایش دادند که منجر به تشکیل سازمان نصر افغانستان گردید. در اوایل سال (۱۳۶۰) در جهت تشدید مبارزات سیاسی، نظامی و فرهنگی با جمعی از یاران و برادران از جمله آقای صابری راهی سرزمین خون و قیام افغانستان گردیدند.

در اواسط (۱۳۶۱) مجدداً به ایران برگشت. در مدت اقامت در ایران علاوه بر مسئولیت در دفتر نمایندگی سازمان نصر در استان خراسان، یکی از مشاورین شورای مرکزی سازمان نصر افغانستان نیز بود. در اوایل (۱۳۶۶) علاوه بر وظایف جهادی دیگر به‌عنوان عضو هیئت بازگشایی مدارس دینی در مناطق مرکزی، به داخل افغانستان رفت. در این سفر به هنگام مراجعت به زادگاه خود ولسوالی لعل و سرجنگل توسط افرادی مورد سوءقصد قرار می‌گیرد که سه مرمی در ناحیه پا و شکم اصابت کرد، ولی به لطف خداوند از این حادثه جان به‌سلامت برد مسببان حادثه توسط نیروهای امنیتی دستگیر و زندانی می‌شود. هیئت قضائی ضارب را بعد از بررسی و تحقیق محکوم‌به‌اعدام می‌نماید؛ ولی برادر سجادی که روحش سرشار از دستورات اخلاق اسلامی است در روز عید غدیر خم متهم را عفو و آزاد می‌نماید.

در زمستان (۱۳۶۶) برای جلوگیری از یک سلسله نارسائی‌ها و اختلافات داخلی و ایجاد هماهنگی بین نیروهای جهادی از طرف شورای مرکزی سازمان نصر افغانستان مأموریت یافت که در داخل هیئتی عازم افغانستان گردد که برادر مجاهد آقای الهامی نیز در جمله این هیئت بودند. در بهار سال (۱۳۶۷) اسوه تقوا و شهامت برادر مجاهد آقای سجادی و جمعی از یاران وی جهت انسجام و هماهنگی و رفع کدورت‌های موجود بین نیروهای جهادی داخل کشور و تشدید جهاد و مبارزه علیه رژیم ملحد کابل طرح کنگره‌های سراسری مجاهدین مناطق مرکزی افغانستان را ارائه نمودند که در نتیجه تلاش‌ها و زحمات پیگیر و متداوم او کنگره‌های سراسری وحدت، باشکوه و عظمت خاص در پنجاب، لعل و میدان به وجود آمد.

مجاهد خستگی‌ناپذیر حجت‌الاسلام سید سجادی که دیگر لزوم به تعدد گروه‌ها نمی‌دید با اشتیاق تمام میثاق وحدت را که نخستین پیمان در جهت تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان بود، امضا نمودند و خود یکی از پیشتازان و مؤسسین حزب وحدت اسلامی افغانستان بود.

چهره سرشار از معنویت او و مبارزات خالصانه و صادقانه او در جهت وحدت او را بیشتر محبوب‌القلوب مردم و سنگر داران رزم گردانید و پس از تشکیل شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان در ولایت باستانی بامیان او عضویت شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان و مسئولیت شورای ولایتی غور را حاصل نمود. آقای سجادی در کنگره‌ها، محافل مراسم و مجالس همواره سخن از وحدت می‌گفت و او پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان و استقرار حکومت اسلامی را در سایه وحدت و تفاهم امکان‌پذیر می‌دانست.

از جمله اقدامات ارزنده برادر سجادی در ولسوالی لعل و سرجنگل تأسیس (۲۵) باب مکتب صنفی پسرانه، (۱۳) باب مدرسه دینی (۴) کلینیک و دو کتابخانه یک باب مکتب صنفی نسوان ترمیم و احداث مساجد و تکایا، ترمیم و احداث سرک‌ها و پل‌ها از جمله احداث سرک جدید لعل، سنگ تخت، تشویق دهاقین به نهال‌کاری، طرق و شیوه‌های تازه، زراعتی و غیره بود.

برادر مبارز آقای سجادی در سفر اخیرش بر اساس مأموریت که از جانب شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان به عهده داشت. تلاش‌های خستگی‌ناپذیری جهت رفع اختلافات، استحکام و گسترش وحدت سراسری مجاهدین مناطق مرکزی و مخالفت با اختلاف و چنددستگی، جوسازی، شایعه‌پراکنی، تحت هر نام و عنوان را آغاز نموده و تلاش می‌نمود تا زمینه تفاهم و هماهنگی هر چه بیشتر میان نیروهای جهادی به وجود آید.

از جمله این اقدامات ملاقات و مذاکره او با آقای محسنی رهبر حرکت اسلامی افغانستان، تسلیمی نامه و پیام شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان به ایشان و دریافت جواب نامه مذکور عنوانی شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی افغانستان را می‌توان نام برد.


برادر سجادی بعد از آن همه تلاش و ایثار و کار و پیکار در جبهات داخل که ما فقط شمهٔ از آن را برشمردیم به خارج از کشور آمد تا ضمن انجام وظایف جهادی خویش، بعد از سپری‌شدن چهار سال با خانواده و اقاربش که در جمهوری اسلامی ایران در حال هجرت به سر می‌بردند. تجدید دیدار نماید. درحالی‌که هم او و هم‌چشمان در انتظار مادر و خانواده‌اش برای این دیدار لحظه‌شماری می‌کردند، باکمال تأسف روز یکشنبه (۵) حوت سال جاری به عمر (۳۵) سالگی در اثر حادثه ترافیکی که در مسیر اسلام‌آباد - لاهور رخ داد، به لقاءالله پیوست، و همه را به غم و اندوه نشاند بخصوص خانواده و مادر داغ‌دیدهٔ خود را.

ما عروج ملکوتی برادر مجاهد سید عبدالحمید سجادی را به پیشگاه حضرت ولیعصر (عج) و ملت مسلمان افغانستان، هم‌سنگران و فامیل داغدیده‌اش تسلیت عرض می‌نماییم.

درگذشت

واکنش‌ها